برای صدساله شدن نخست باید متولد شد؛

چگونه رهبری واقعی کسب‌و‌کارتان را به عهده بگیرید؟

دو شنبه 1404/02/01 18:27 دسته بندی: مدیران کد خبر: 32833

آنچه باعث می‌شود برخی مدیران تازه‌‌‌کار بتوانند به خوبی رهبری شرکت‌ها و سازمان‌های متبوع خود را در دست بگیرند و تمام کارکنان گوش به فرمان آنها باشند، وجود یک‌سری خصوصیات در این دسته از مدیران است. در ادامه به پنج مورد از مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد.

۱- مدیری که کارکنان عاشقش هستند

اولین خصوصیت کلیدی مدیران مسلط بر کسب‌وکارها این است که کارکنان و تیمشان به شدت علاقه‌مند به بودن در کنار آنها هستند و یکی از علل اصلی ادامه حضور آنها در شرکت این است که از صمیم قلب دوست دارند برای چنین مدیری کار کنند و در کنار او باشند. در واقع، چنین فردی این خصوصیت و این توانایی را دارد که در دیگران یک حس خوب ایجاد کند.

وقتی کارکنان در محل کارشان حس خوب داشته باشند، با انگیزه بیشتری کار خواهند کرد و حاضرند به مدت خیلی طولانی در همان کسب‌وکار باقی بمانند؛ حتی اگر پیشنهادهای بهتری خارج مجموعه به آنها داده شود.

۲- مدیرانی که حس ماموریت در آنها بسیار قوی است

دومین خصوصیت یک مدیر و رهبر سازمانی خوب داشتن «حس ماموریت» است. شاید این مهم‌ترین و متمایزکننده‌‌‌ترین نکته باشد که خیلی از کارآفرینان در سطح مدیر باقی می‌‌‌مانند و هیچ‌‌‌وقت به سطح رهبری سازمان نمی‌‌‌رسند؛ آن هم به این دلیل که آنها اهمیت حس ماموریت را درک نمی‌‌‌کنند یا آن را دست کم می‌‌‌گیرند.

رهبران کسب و کارها همیشه احساس می‌کنند که یک ماموریت بزرگ به عهده آنها گذاشته شده و باید به هر قیمتی که شده آن ماموریت را به انجام برسانند.

شاید این ماموریت مستقیما و توسط افراد دیگر به رهبران سازمان واگذار نشده باشد؛ ولی رهبر کسب و کار کسی است که این توانایی را دارد که ماموریت دقیق برای خود و کسب و کارش تعریف کند و تیمی را با خود همراه کند تا به تحقق این ماموریت کمک کنند.

این حس ماموریت است که افراد را تشویق می‌کند هر فداکاری برای پیشبرد ماموریتشان انجام دهند و باعث می‌شود افراد زیادی صرف‌‌‌نظر از اینکه چقدر حقوق می‌‌‌گیرند و چه مزایایی دریافت می‌کنند به شما بپیوندند و به شما کمک کنند که این ماموریت به انجام برسد. خود افراد تیم هم این حس خوب را دارند که بخشی از این ماموریت به عهده خودشان بوده و در تحقق آن نقش داشته‌‌‌اند.

۳- مدیرانی که خود را متعهد به عالی بودن می‌‌‌دانند

سومین خصوصیت کلیدی رهبر کسب و کار «تعهد به عالی بودن» است، به این معنا که مدیران موفق و تاثیرگذار وسواس بسیار بالایی برای ارائه کار باکیفیت و ارزشمند دارند.

در کاری که زحمت زیاد و بودجه قابل‌توجهی به آن اختصاص یافته اما کیفیت عالی حاصل نشده، یک رهبر کسب و کار واقعی حاضر است همه چیز را از اول شروع کند، به اعضای تیم روحیه مضاعف بدهد و در نهایت آن‌‌‌قدر کارش را ادامه دهد که به معیارهای کیفی مناسب و مورد نظرش برسد.

حال آنکه چنین کاری از دید خیلی‌‌‌ها توجیه‌‌‌‌پذیر نیست یا اصلا ارزش این همه تلاش و فداکاری را ندارد. حتما در بسیاری از کسب و کارهای موفق دنیا این موضوع را دیده‌‌‌اید.

مثلا گوگل، وسواس کیفیتی در نمایش نتایج جست‌‌‌وجوی دقیق و مفید دارد یا شرکت اپل برای تولید موبایل‌‌‌های بسیار ساده و در عین حال با بالاترین امکانات و کیفیت، وسواس خاصی دارد. خیلی از شرکت‌های دیگر هم به این سطح رسیده‌‌‌اند.

مسلما فردی پشت این مجموعه بوده که معیارهایش را تنزل نداده و تلاش کرده تا بهترین کیفیت ممکن را ارائه دهد.

۴- مدیرانی عمل‌‌‌گرا و واقع‌‌‌بین

چهارمین خصوصیت کلیدی رهبر کسب و کار عمل‌‌‌گرایی و واقع‌بینی است. عمل‌‌‌گرایی برای خیلی‌‌‌ها کار بسیار سختی است چون انسان‌‌‌ها همیشه ترجیح می‌دهند گزینه راحت را انتخاب کنند. تفکر خیلی‌‌‌ها این است که اگر کاری را می‌شود هم امروز انجام داد هم فردا، ترجیحا کار را به فردا واگذار کنیم.

اما پاسخ کوتاه این است که عمل‌‌‌گرایی صرفا یک عادت است، شما می‌توانید این عادت را در خودتان پرورش دهید. هیچ‌‌‌کس به صورت ذاتی و با به دنیا آمدنش عمل‌‌‌گرا نیست؛ ولی می‌توانید به راحتی آن را در خودتان رشد دهید.

بنابراین معیار رهبران کسب و کار در عمل‌‌‌گرایی این است که اگر کاری را همین الان می‌شود انجام داد به هیچ‌‌‌وجه نباید بعدا انجام دهیم، اگر کاری را می‌شود هفته بعد و همین‌طور ماه بعد انجام داد، حتما این کار باید هفته بعد انجام شود.

در واقع ایده این است که کار باید در اولین فرصت ممکن انجام شود و به تعویق نیفتد.

۵-مدیرانی پرجسارت و شجاع

پنجمین خصوصیت کلیدی رهبر کسب و کار موفق، جسارت و شجاعت است. بسیاری از کارهای بزرگ و اهداف خیلی سخت مسلما نیاز به جسارت دارند. منظور ما از جسارت این نیست که فرد بسیار نترسی باشیم. شاید می‌‌‌ترسیم ولی می‌‌‌دانیم که باید با این ترس‌‌‌ها کنار بیاییم و کارمان را پیش ببریم.

همین‌طور که بسیاری از کتاب‌‌‌های موفقیت توضیح می‌دهند، بهترین روش پرورش جسارت و شجاعت در خودمان این است که تا جایی که می‌توانیم با ترس‌‌‌های خودمان مواجه شویم. یعنی هر کار ترسناکی را سعی کنیم انجام دهیم و اگر خیلی زیاد می‌‌‌ترسیم سعی کنیم در یک مقیاس خیلی کوچک‌تری آن را انجام دهیم.

کم‌‌‌کم این جسارت در ما رشد می‌کند و به جایی می‌‌‌‌‌‌رسیم که ترس‌‌‌ها جزئی از زندگی روزانه ما می‌‌‌شوند و می‌‌‌دانیم اگر می‌‌‌خواهیم به موفقیت‌‌‌های بالاتری برسیم باید این ترس‌‌‌ها را تحمل کنیم.

سعی کنید این پنج خصوصیت را در خودتان تا جای ممکن پرورش دهید و تبدیل به یک رهبر سازمانی درجه یک شوید. بدانید که شما فقط دو گزینه دارید: یا یک رهبر کسب و کار خواهید شد که ماموریت دقیق و مشخصی تعریف کرده و تیم بزرگی را کم‌‌‌کم با خود همراه کرده و به تمام این رویاها می‌رسد و ماموریتش تحقق پیدا می‌کند؛ یا اینکه نخواهید توانست به یک رهبر کسب و کار تبدیل ‌‌‌شوید و فقط یک مدیر خوب یا متوسط باقی می‌‌‌مانید و بعد از مدت کوتاهی دچار روزمرگی می‌‌‌شوید و هر روز کسب و کارتان دقیقا مانند دیروز است؛ دقیقا مانند فردی که با وجود اینکه وسط دریاست و خیلی دست‌‌‌وپا می‌‌‌زند و تلاش می‌کند، به هیچ ساحلی نمی‌‌‌رسد.

منبع: Forbes