بطری‌‌‌های «سوئل باتل»؛ محل تلاقی فشن و پایداری

دو شنبه 1404/02/01 22:08 دسته بندی: مدیران کد خبر: 46091

ماجرا از سال ۲۰۰۹ شروع شد. سارا و مادرش که خودش نیز یک کارآفرین بود در حال پیاده‌‌‌روی بودند. مادرش به تازگی از بیماری سرطان رهایی یافته بود و این دو داشتند این اتفاق را جشن می‌‌‌گرفتند. مادرش پرسید «اگر هر کاری برایت ممکن باشد، دوست داری با زندگی‌‌‌ات چه کار کنی؟» سارا داشت به این فکر می‌‌‌کرد که قمقمه‌‌‌ها و فلاسک‌‌‌های آبی که در فروشگاه‌‌‌هایی مثل «بلومینگ‌‌‌دیلز» به فروش می‌‌‌رسند چقدر ابتدایی و از مد افتاده هستند. یا کارآیی داشتند اما بدریخت بودند، یا زیبا بودند اما کیفیت نداشتند. او بلافاصله پاسخ داد: «یک فلاسک باکیفیت‌‌‌تر تولید می‌کردم که هم زیبا باشد و هم مایعات را خنک نگه دارد.» آنجا بود که ایده شرکت سوئل خلق شد. سارا از همان روزهایی که در دانشگاه درس می‌‌‌خواند به خطری که بطری‌‌‌های آب معدنی یک بار مصرف برای طبیعت داشتند پی برده بود و هرگز از آنها استفاده نمی‌‌‌کرد.

همیشه یک فلاسک همراه خودش داشت که از محل زندگی‌‌‌اش در کلرادو خریده بود. وقتی تشنه می‌‌‌شد از آن آب می‌‌‌نوشید. حتی زمانی که برای کار به نیویورک رفت آن را به همراه داشت. اما قیافه فلاسکش بیشتر شبیه آن قمقمه‌‌‌هایی بود که در کمپ‌‌‌ها استفاده می‌کنند و اصلا با فضای نیویورک که شهر مد و استایل بود تناسب نداشت. او پس از سال‌ها تلاش و پیشرفت در حوزه شغلی‌‌‌اش، درآمد خوبی داشت و به ظاهرش خیلی اهمیت می‌‌‌داد. لباس و کفش‌‌‌ها و کیف دستی‌‌‌اش همگی نشان‌‌‌دهنده سن و سال جا افتاده و جایگاه اجتماعی او بودند اما فلاسکش نه! او می‌‌‌گوید: «فلاسکم شبیه قمقمه‌‌‌های بچه مدرسه‌‌‌ای‌‌‌ها بود.» در آن سال‌ها، مردم تازه به آگاهی رسیده بودند که می‌توان خوش استایل بود و همزمان نسبت به مسائل اجتماعی و زیست‌‌‌محیطی نیز احساس مسوولیت کرد. او تصمیم داشت بطری‌‌‌ای تولید کند که هر دو ویژگی را دارا باشد.

سال ۲۰۱۰ او با تکیه بر اعتبارش در مدرسه کسب و کار هاروارد و کمک یکی از دوستانش، تحقیقات درباره بیزنس تولید فلاسک را شروع کرد. یک طراح استخدام کرد، با یک تولیدکننده چینی دیدار کرد و با هم، تا جایی که آپارتمانش در نیویورک جا داشت، فلاسک تولید کردند. فلاسک‌‌‌های دوجداره آبی آسمانی که هم مناسب استفاده آقایان بود هم خانم‌‌‌ها. او دریافته بود که یک نیاز رفع نشده در بازار وجود دارد: تولید یک محصول باکیفیت و مبتنی بر زیبایی‌‌‌شناسی که علاوه بر توجه به امور زیست‌‌‌محیطی، فواید نامشهود روانی از جمله دریافت اعتبار از همتایان و نوع‌‌‌دوستی را نیز به همراه داشته باشد.

تصمیم گرفت محصولش را نه به عنوان یک بطری قابل استفاده مجدد، بلکه یک محصول شیک و کاربردی و بخشی از استایل روزانه معرفی کند و برای یافتن مشتری ابتدا سراغ دوستان و آشنایان رفت. درآمد حاصل از فروش محصولات به اطرافیان به قدری ناچیز بود که تصمیم گرفت راه‌‌‌های دیگر را امتحان کند. او در تلاش برای یافتن راهکارهای بازاریابی و توزیع کم‌‌‌هزینه برای برند نوپای خود، به آزمون و خطاهای بسیاری دست زد. چند نمونه اولیه تولید کرد و بارها محصولش را اصلاح کرد.

اما نهایتا، زمانی که مجله «او» (متعلق به اپرا وینفری) موافقت کرد که محصول او را معرفی کند، به یک موفقیت بزرگ دست یافت. اپرا بطری آب سوئل را در لیست محصولات محبوبش در سال ۲۰۱۱ معرفی کرد. این اتفاق، نقطه عطفی در کسب و کار سارا بود چون سوئل را از یک برند کوچک با محصولات محدود به یک شرکت بزرگ با تولید گسترده، تنوع رنگی بیشتر و توزیع گسترده‌‌‌تر تبدیل کرد. از آنجا به بعد، تقاضا برای محصولات سوئل به طرز چشمگیری افزایش یافت. این برند به نماد موقعیت اجتماعی بدل شد. حالا بطری‌‌‌های سوئل در خرده‌‌‌فروشی‌‌‌های بزرگ و مهمی مثل استارباکس و نوردستروم و هول فودز به فروش می‌‌‌رسیدند.

تا سال ۲۰۱۶ درآمد این شرکت به ۱۰۰ میلیون دلار رسیده بود و سارا به عنوان یک کارآفرین موفق در حوزه کالاهای مصرفی پایدار شناخته می‌‌‌شد. نام او در همان دوران در لیست کارآفرینان مجله فوربس منتشر شد؛ به خاطر کمکش به دنیای کارآفرینی و پایداری. و این روند کماکان ادامه دارد. حالا سوئل فقط محدود به ایالات متحده نیست. این برند در ده‌‌‌ها کشور از جمله استرالیا، بلژیک، فرانسه و آلمان به فروش می‌‌‌رسد.

سال ۲۰۲۲، سارا سوئل را به شرکت «لایف‌‌‌تایم برندز» فروخت اما هرگز آن را رها نکرد و در واقع فعالیتش را به عنوان مشاور در آنجا ادامه داد. سوئل در این سال‌ها دستاوردهای متعددی کسب کرد. سارا در یک سخنرانی‌‌‌ در سال ۲۰۲۲ گفت: «به این دستاوردها افتخار می‌‌‌کنم. ما در حوزه محصولات قابل مصرف مجدد، یک جنبش بزرگ راه انداختیم و توانستیم بطری‌‌‌های سوئل را جایگزین بیش از ۴ میلیارد بطری پلاستیکی کنیم و میلیون‌‌‌ها زندگی را تحت تاثیر قرار دهیم.» داستان سارا، داستان پشتکار، عشق به طبیعت، چشم‌‌‌انداز و سربلندی پس از سختی‌‌‌هاست. او معتقد است یک ماموریت شفاف و تفکر خلاق، عامل اصلی موفقیت شرکتش بوده.

منابع: Sellers Easton, SFU.CA